اعتراضهای اخیر هواداران و پیشکسوتان تیمهای بزرگ لیگ برتر بار دیگر ضعفهای عمیق در مدیریت فوتبال ایران را آشکار کرده است؛ مدیریتی که نه تنها دستاورد قابلتوجهی نداشته، بلکه در برابر افکار عمومی نیز پاسخگو نیست.
اعتراض هواداران و نشانههای نارضایتی
تنها شش هفته از آغاز لیگ برتر گذشته، اما شعارهای «حیا کن، رها کن» در ورزشگاهها نشان میدهد که هواداران از عملکرد مدیران باشگاهها به شدت ناراضیاند. وقتی طرفداری که کیلومترها راه طی کرده تا تیم محبوبش را ببیند، با ناامیدی و سرخوردگی ورزشگاه را ترک میکند، یعنی ساختار مدیریتی دچار بحران جدی است.
ساختار دولتی و هزینههای بیحساب
مدیریت ورزش در ایران ظاهراً مستقل است، اما در عمل وابستگی شدید به دولت دارد. این وابستگی باعث شده:
- مدیران غیرتخصصی و بیکیفیت بدون پاسخگویی وارد چرخه مدیریت شوند.
- هزینهها از جیب بیتالمال پرداخت شود، بدون آنکه بازدهی یا سودی برای باشگاهها داشته باشد.

نمونه بارز این وضعیت، هزینههای کلان استقلال و پرسپولیس در فصل جاری است که با وجود بودجههای سنگین، خروجی قابلقبولی نداشتهاند.
بحران مالی و قراردادهای غیرشفاف
باشگاههای ایرانی به دلیل درآمدهای ناپایدار و وابستگی به بودجههای دولتی، مدل اقتصادی مشخصی ندارند. قراردادهای غیرشفاف، پرداختهای غیرنقدی و مبالغ غیرواقعی به بازیکنان، فوتبال ایران را به ورطه بدهیهای انباشته کشانده است. در چنین شرایطی، بازیکنانی با کیفیت متوسط دستمزدهایی دریافت میکنند که هیچ تناسبی با عملکردشان ندارد.
عقبماندگی از فوتبال حرفهای
دورههای کوتاه مدیریتی و نبود تخصص باعث شده فوتبال ایران هر روز چند سال از فوتبال حرفهای دنیا عقبتر بماند. شکستهای سنگین مقابل تیمهای منطقهای مانند امارات و بحرین نشان میدهد مشکل تنها در زمین بازی نیست، بلکه ریشه در مدیریت ناکارآمد دارد.
غفلت از زیرساختها و استعدادها
به جای سرمایهگذاری در زیرساختها و پرورش استعدادهای جوان، منابع مالی صرف قراردادهای پرهزینه و کوتاهمدت میشود. نتیجه آن، فوتبالی است که با وجود محبوبیت گسترده، همچنان نیمهدولتی، غیرشفاف و بیثبات اداره میشود.
راهکارهای خروج از بحران
برای اصلاح وضعیت موجود، چند اقدام کلیدی ضروری است:
- حضور فعال نهادهای نظارتی برای جلوگیری از تخلفات مالی و مدیریتی.
- طراحی ساختاری هدفمند که عملکرد مدیران بر اساس شاخصهای علمی و نه روابط شخصی ارزیابی شود.
- الگوبرداری از تجربههای موفق داخلی و خارجی در مدیریت ورزشی.
نمونهای از این اصلاحات را میتوان در فدراسیون کشتی دید که با وجود نقدها، توانسته خود را از بسیاری بحرانها جدا کند و در مسیر توسعه قرار گیرد.
جمعبندی
مدیریت فوتبال ایران سالهاست گرفتار چرخهای معیوب از تصمیمهای غیرکارشناسی، هزینههای بیحساب و نبود پاسخگویی است. تا زمانی که این ساختار اصلاح نشود و مدیران بر اساس تخصص و شفافیت انتخاب نگردند، فوتبال ایران نهتنها از رقابتهای بینالمللی عقب خواهد ماند، بلکه سرمایه اجتماعی خود یعنی هواداران را نیز بیش از پیش از دست خواهد داد.
سلام، من مونا بیات هستم؛ ۲۶ ساله و کارشناس محتوا در مجله اینترنتی سرگرمی طاووس. با علاقه به دنیای سرگرمی و رسانه فعالیت میکنم و تلاش دارم مطالبی تازه، جذاب و متفاوت برای مخاطبان ارائه کنم تا هر روز تجربهای لذتبخش از خواندن خبر و سرگرمی داشته باشند.