یک مطالعه جامع و جهانی نشان میدهد که ادغام بیشتر فضاهای سبز در محیطهای شهری میتواند تأثیر بسزایی در ارتقای سلامت روان عمومی داشته باشد و به کاهش چشمگیر بستریهای روانپزشکی منجر شود. این پژوهش گسترده، که بیش از ۱۱.۴ میلیون مورد بستری روانپزشکی را در ۶,۸۴۲ منطقه از هفت کشور در طول دو دهه مورد بررسی قرار داده، ارتباطی واضح و تدریجی بین دسترسی به طبیعت و ذهن آرامتر برقرار میکند. پیام اصلی این تحقیق روشن است: هرچه درختان بیشتر باشند، نیاز به بستریهای درمانی کمتر میشود.

نقش حیاتی فضاهای سبز در ارتقای سلامت روان جامعه
این مطالعه عظیم، که نتایج آن در مجله معتبر BMJ به چاپ رسیده، پاسخی طبیعی به یکی از چالشبرانگیزترین مسائل بهداشتی قرن حاضر یعنی افزایش اختلالات روانی ارائه میدهد. محققان برای سنجش میزان "سرسبزی" محیط زندگی، از شاخص نرمالشده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI) استفاده کردند که میزان مواد فتوسنتزی در یک منطقه را با تصاویر ماهوارهای اندازهگیری میکند. این دادهها سپس با آمار بستریهای مرتبط با شش دسته اصلی اختلالات روانی شامل اختلالات روانپریشی، مصرف مواد، خلقی، رفتاری، زوال عقل و اضطراب مقایسه شدند.
یافتهها به وضوح نشان میدهند که رابطه بین فضاهای سبز و سلامت روان یک ارتباط خطی و تدریجی است؛ به عبارت دیگر، هرچه محیط زندگی افراد سرسبزتر باشد، مزایای آن در کاهش نیاز به بستریهای روانپزشکی نیز بیشتر و ملموستر خواهد بود. این الگو، نقطه عطفی برای سیاستگذاران و برنامهریزان شهری است تا با سرمایهگذاری هدفمند در توسعه فضاهای سبز، به بهبود وضعیت سلامت عمومی جامعه کمک کنند.
توسعه فضاهای سبز و کاهش معنادار اختلالات روانی
در تحلیل نهایی این پژوهش گسترده، مشخص شد که افزایش فضاهای سبز به کاهش ۷ درصدی بستریها در تمامی گروههای اختلالات روانی منجر میشود. این تأثیر در برخی دستهها قویتر بود:
کاهش حدود ۹ درصدی در اختلالات مصرف مواد
کاهش ۷ درصدی در اختلالات روانپریشی
کاهش ۶ درصدی در موارد زوال عقل
این آمار در مقیاس جهانی، بههیچوجه ناچیز نیست. با توجه به اینکه در سال ۲۰۲۱ بیش از ۱.۱ میلیارد نفر در سراسر جهان با نوعی اختلال روانی دستوپنجه نرم میکردند، که تقریباً ۱۴ درصد از بار کلی بیماریهای جهانی را تشکیل میدهد، تخمین زده میشود که افزایش فضاهای سبز در مناطق شهری میتواند سالانه از بستری شدن حدود ۷,۷۱۲ نفر در بخش روانپزشکی پیشگیری کند. این نتایج بر اهمیت فضاهای سبز به عنوان یک عامل محافظتی حیاتی در سلامت روان تأکید میکند. همچنین، الگوهای فصلی نیز بر میزان بهرهمندی از این فضاها تأثیرگذار است که نشاندهنده لزوم برنامهریزی برای استفاده بهینه در تمام فصول است.
مزایای فضاهای سبز برای سلامت روان شامل موارد زیر است:
کاهش استرس و اضطراب: حضور در طبیعت به آرامش سیستم عصبی کمک میکند.
افزایش فعالیت بدنی: ترغیب افراد به پیادهروی، دوچرخهسواری و ورزش.
تقویت تعاملات اجتماعی: ایجاد فضاهایی برای گردهمایی و ارتباط افراد.
بهبود کیفیت هوا و کاهش آلودگی صوتی: محیطی سالمتر برای زندگی.
افزایش قرار گرفتن در معرض نور طبیعی: کمک به تنظیم ریتم شبانهروزی و بهبود خلقوخو.
فضاهای سبز: یک مداخله شهری کلیدی برای سلامت روان همگانی
اگرچه این پژوهش مشاهدهای است و نمیتواند رابطه علت و معلولی قطعی را اثبات کند، اما حجم گسترده دادهها و کنترل دقیق متغیرهای مزاحم مانند تراکم جمعیت، آبوهوا، آلودگی هوا، وضعیت اقتصادی و فصل، اعتبار نتایج را به شدت افزایش میدهد. این یافتهها نشان میدهند که فضاهای سبز فراتر از یک عامل زیباییشناختی، به عنوان یک راهکار مؤثر و طبیعی برای مقابله با بحران سلامت روان عمل میکنند.
پژوهشگران بر این باورند که سیاستگذاران شهری باید با نگاهی جامعتر به موضوع فضاهای سبز بپردازند. به جای ایجاد صرفاً "نشانههای سبز" برای اهداف تبلیغاتی، تمرکز بر توسعه فضاهایی باشد که واقعاً قابل دسترس، ایمن و کاربردی برای عموم مردم هستند. پارکهای کوچک شهری، مسیرهای پیادهروی سایهدار، حیاطهای مدرسه و حتی درختکاری هدفمند در خیابانها، همگی میتوانند در بهبود کیفیت زندگی و کاهش فشار روانی بر شهروندان نقش داشته باشند.
توصیههای عملی برای ارتقای فضاهای سبز و سلامت روان در شهرها
برنامهریزان شهری و سیاستگذاران میتوانند از این یافتهها برای اتخاذ تصمیمات هوشمندانهتر بهرهبرداری کنند. نکته مهم اینجاست که تأثیر محافظتی فضاهای سبز در کشورهای مختلف یکسان نبود؛ برای مثال، برزیل، شیلی و تایلند بیشترین مزایا را نشان دادند، در حالی که در استرالیا و کانادا افزایش فضای سبز گاهی با افزایش خفیف بستریها همراه بود. این تفاوتها اهمیت نوع، موقعیت مکانی و کیفیت فضاهای سبز را برجسته میسازد.
برای تحقق شهرهای سبزتر و سلامت روان بهتر، موارد زیر پیشنهاد میشود:
ایجاد فضاهای سبز باکیفیت و ایمن: توسعه پارکها، بوستانها و مسیرهای پیادهروی که به راحتی در دسترس عموم، بهویژه ساکنان مناطق پرتراکم شهری، قرار گیرند.
طراحی کاربردی: صرفاً به کاشت درخت اکتفا نکنید. طراحی مسیرهای سایهدار، فضاهای استراحت، نورپردازی مناسب و امکانات ورزشی که در تمام فصول قابل استفاده باشند، ضروری است.
بهرهوری حداکثری از منابع: با توجه به اینکه بیشترین اثر محافظتی در شهرها مشاهده شد، تخصیص منابع به مناطقی که بیشترین بازدهی را در ارتقای سلامت روان دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است.
پژوهشهای آینده:
مطالعات بعدی باید به بررسی دقیقتر انواع فضاهای سبز (جنگلهای شهری، پارکهای محلهای، باغهای اشتراکی، خیابانهای درختکاریشده) و تأثیر هر یک بر اختلالات خاص روانی بپردازند. همچنین، جمعآوری دادههای مربوط به میزان حضور افراد در فضاهای سبز، ادراک آنها از آرامش ذهنی و الگوهای استفاده اجتماعی میتواند به درک عمیقتری از رابطه علت و معلولی کمک کند.
جمعبندی: نسخه طبیعی برای ذهنی آرام در فضاهای سبز
این پژوهش تأکیدی بر این حقیقت دیرینه است که انسانها به طبیعت نیاز دارند. برای بهرهمندی از مزایای سلامت روان، ضرورتی برای نقل مکان به جنگلهای دوردست وجود ندارد؛ بلکه همین چند درخت بیشتر در خیابان، یک پارک تمیز در نزدیکی محل سکونت، یا مسیر پیادهروی سایهدار تا ایستگاه اتوبوس میتواند تفاوتهای چشمگیری در کیفیت زندگی روزمره و آرامش ذهنی ایجاد کند.
رابطه میان فضاهای سبز و سلامت روان محدودیت مشخصی ندارد؛ هرچه سرسبزی محیط اطرافمان بیشتر شود، سلامت ذهنی ما نیز بهبود مییابد. بنابراین، برنامهریزی شهری سبز نه تنها به خنکتر شدن خیابانها، تمیزتر شدن هوا و افزایش تنوع زیستی کمک میکند، بلکه به طور همزمان زندگی روزمره را نیز مهربانتر و با نشاطتر میسازد. این یک استراتژی برد-برد برای شهرها و شهروندان است.
مطالب مرتبط
- نتایج تحلیل علمی جامع: روزهداری متناوب بر عملکرد مغز بزرگسالان تاثیر چشمگیری نمیگذارد
- ورزش، راهکار کلیدی حفظ وزن پایدار و سلامت همهجانبه بدن است
- کشف ارتباط خطرناک PFHpA با بیماری کبدی نوجوانان
- پذیرش پزشکی باید همراه با تضمین زیرساخت باشد؛ هشدار دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی